ساده ترین روش مقابله با اهمال کاری
- علی وجام
- اعتیاد رفتاری

اهمال کاری یعنی به تعویق انداختن کارها و یا نصف و نیمه انجام دادن آنها یا اصلا شروع نکردن کارها و یا رها کردن کارها و پیگیر نبودن.
فرد اهمال کار از زندگی لذت نمی برد، معمولا کمال گراست و به دیگران اعتماد ندارد و همه کارها را باید خودش انجام دهد. وقتی خودش به تنهایی همه کارها را انجام می دهد. خسته و سرخورده می شود و کم کم از کارها دلزده می شود و رها می کند. این افراد معمولا روی یک شغل تمرکز نمی کنند. ( در مورد این افراد خاص به مقاله “چرا بعضی ها نمی توانند شغل ثابت داشته باشند” مراجعه کنید) از این شاخه به آن شاخه می پرند بی حوصله و بیقرار هستند.

کوچک تر کردن کارها
اهمال کاری با تنبلی متفاوت است. ممکن است ما از نظر جسمی یا ذهنی خسته باشیم و به استراحت احتیاج داشته باشیم در اینصورت استراحت می کنیم تا باحوصله و تمرکز بخواهیم وظیفه محول شده یا کار مانده را انجام دهیم. اما زدن برچسب تنبلی به خودمان بار معنایی منفی در ذهن ما ایجاد می کند. وقتی که از دیگران یا حتی خودمان می شنویم که تنبل هستیم. با این برچسب خود را توجیه و تخریب می کنیم و احساس بدی پیدا می کنیم. این احساس منفی موجب می شود تا دلایل اصلی به تعویق انداختن کارها و اهمال کاری را نبینیم و متوجه آنها نشویم.
اهمال کاری به دلایل زیر برای ما اتفاق می افتد:
- ترس از شکست
- احساس ناکافی بودن
- احساس ناتوانی
- کمال گرایی
- نگرانی از ارزیابی دیگران
ترس از شکست
ترس از شکست اصلی ترین دلیل اهمال کاری است. ترس مانع اصلی انجام خیلی از رفتارها، واکنش ها و فعالیت های ماست. وقتی می ترسیم این باور در ذهن ما شکل می گیرد که موفقیتی در کار نخواهد بود و انجام این کار چیزی جز رنج و بدبختی به همراه نخواهد داشت. غافل از اینکه ترس یک احساس است و آن چیزی که ما را از شروع یک کار یا فعالیت باز می دارد. افکار و باور ماست. پیش داوری و قضاوت و ارزیابی غیرواقع بینانه از خودمان و وضعیت مان است. وقتی احساس را از فکر و باورمان تفکیک کنیم متوجه می شویم که ذهن مان چون می خواهد ما در مسیر همیشگی و امتحان پس داده حرکت کنیم مانع از آن می شود تا مسیرها و حرکات جدید را امتحان کنیم به همین دلیل با تزریق احساس ترس مانع ما می شود.
ترس از شکست روی دیگری هم دارد؛ ترس از انتقاد پس از شکست. وقتی اولین و سخت گیرترین منتقد، خودمان هستیم وقتی در ذهنمان می گوییم ” خاک تو سرت بی عرضه. تو در هیچ کاری موفق نمی شی” دچار اهمال کاری می شویم. هیچ کاری را شروع نمی کنیم چون بعد از شروع کارها دچار خودخوری می شویم و مدام درذهنمان خود را سرزنش می کنیم. چون ذهنمان به ما می گوید ” تو برای این کار کامل نیستی و از عهده آن برنمیایی”

مواجه با ترس از شکست
احساس ناکافی بودن
این احساس هم مانند ترس ریشه در افکار و باور ما دارد. اگر این باور را تقویت کنیم که هیچ کس از ابتدا برای هیچ کاری کافی نبوده و کم کم و بتدریج در آن فعالیت یا کار رشد کرده و رور به روز بهتر شده و پیشرفت کرده می توانیم این احساس را نادیده بگیریم و شروع کنیم.
احساس ناتوانی
ناتوانی هم یک فکر است که در ذهن ما می چرخد؛
“من نمی توانم”
“موفق نمی شوم”
“حتما شکست می خورم”
“من به اندازه کافی مهارت ها و دانش لازم را برای انجام این فعالیت ندارم”
هیچ کس برای انجام هیچ کاری از آغاز توانمند نبوده است اما با تمرین و پیگیری و شکست خوردن های متعدد خود را توانمند کرده است و مهارت لازم را بدست آورده است.
مگر اینکه مانند فیلم ماتریکس در یک لحظه مهارت خلبانی یا کونگ فو در مغز ما تزریق شود.
کمال گرایی
کمال گرایی آفت انجام فعالیت های ماست. خیلی از مواقع آنقدر به کمال فکر می کنیم که متوجه نیستیم که این جزئیات است که یک کل را می سازد و اینکه هیچ وقت نمی توانیم کامل باشیم. این عبارت که “همه چیز را همگان دانند” کاملا ثابت می کند که کمال گرایی توهمی بیش نیست. علم و توانایی بشر طی سال ها و قرن ها رشد کرده است. ما توانایی هایی داریم و فناوری هایی بوجود آورده ایم که تا چند سال پیش سال ها فقط آن ها را در فیلم های علمی – خیالی می دیدیم. ما دانشی را اکنون در اختیار داریم که برای اجداد ما کاملا ناشناخته بوده است. پس کمال گرایی هم یک مکانیزم و تکنیک ذهن برای جلوگیری از تجربه فعالیت ها و حیطه های جدید است.
نگرانی از ارزیابی دیگران
وقتی خود را با دیگران مقایسه می کنیم خود را در چرخه ی معیوب ذهنی می اندازیم که مدام احساس منفی خود سرزنشی و انتقاد از خود را شامل می شود. ارزبابی بخودی خود بد نیست. ارزیابی و ترازگیری از کار و فعالیت مان باعث می شود تا نقاط قوت و ضعف کارمان را ببینیم و در جهت رشد و بهبود و اصلاح آنها برآییم. اما وقتی مرتب نگران این باشیم که:
“نکند دیگران مرا مسخره کنند”
“نمره منفی بدهند”
“مرا کودن و ابله و خنگ تصور کنند”
هیچ کاری انجام نمی دهیم؛ در حالی که این فقط فکر ماست و ممکن است دیگران از کنار ما رد شوند و هیچ فکری نکنند. حتی اگر فکری هم از ذهنشان بگذرد مربوط به خودشان است. اگر انتقادی نسبت به نحوه فعالیت ما داشته باشند خیلی محترمانانه و مهربانانه گوشزد می کنند. اما چون در واقع خودمان منتقد بزرگ خودمان هستیم از کوچک ترین انتقاد و ایرادگیری به شدت ناراحت می شویم چون یک منتقد بزرگ در ذهن خودمان داریم که هنوز نتوانسته ایم با آن کنار بیاییم.
یک راهکار ساده برای مقابله با اهمال کاری
فکر نکن! شروع کن و انجامش بده. ریشه تمام ترس های ما ترس از ناشناخته و تجربه نشده ای به نام مرگ است. اگر به این فکر کنیم چه آن کار را انجام ندهیم و چه انجام بدهیم عاقبت مرگ برای همه ما حتمی است. پس آن کار را حتما شروع می کنیم چون اگر شروع نکنیم هنگام مرگ غبطه آن را می خوریم. حسرت حرفهای ناگفته و کارهای انجام نداده.
بعد آز آن باید کمک بگیریم و راهنمایی الان زمانه ای است که هرکاری متخصص خودش را دارد برای شروع هر کار، حرفه شغل و یا تغییر در سبک زندگی و شروع به تمرینات ورزشی می توان با مراجعه به متخصص از آنها کمک گرفت. معمولا افرادی که کمک پذیر نیستند وقتی از دیگران کمک می خواهند احساس حقارت می کنند و نمی خواهند به این فکر کنند از عهده کارها بر نمی آیند. فکر می کنند با کمک نگرفتن آدم مستقلی هستند. درحالیکه فرد بالغ می داند که خودش قادر نیست همه کارها را انجام دهد و وقتی کاری را نمی تواند انجام دهد و در مورد موضوعی بی اطلاعات است از دیگران راهنمایی و کمک می خواهد تا از تجربه و دانش دیگران بهره گیرد. با یک تلفن به دوست یا آشنا و فامیل و یا حتی مشاوران تلفنی و آنلاین می تواند مسئله و مشکل خود را برطرف کند.

ترس از ناشناخته ای به نام مرگ ریشه همه ترسهاست
ابتدای شروع هر کار یا فعالیتی معمولا سخت و ترسناک است چون ناشناخته است تا ذهن و بدن ما با شرایط جدید خود را وفق دهد کمی زمان لازم است با صبر و تاب آوری می توانیم خودمان را به آن کار یا فعالیت عادت دهیم هر تغییری نیازمند زمان است. وقتی به هر رفتاری عادت کرده ایم که مخرب است که به آن در روانشناسی رفتار اعتیادی گفته می شود، در مقاله موثرترین روش برای تغییر – سبک زندگی و عادت ها در این مورد توضیح می دهیم.
